جدول جو
جدول جو

معنی سر بندی - جستجوی لغت در جدول جو

سر بندی
سرگرمی، شالی که به سر بندند، علف و یا شاخه ی نازک و بلند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نرخ بندی
تصویر نرخ بندی
نرخ چیزهایی را معین کردن، نرخ بستن، تعیین نرخ کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پی بندی
تصویر پی بندی
عمل محکم کردن پی دیوار یا پایۀ ساختمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ته بندی
تصویر ته بندی
دوختن ته جزوه های کتاب یا دفتر، جزوه بندی و ته دوزی کتاب، خوردن اندکی غذا پیش از نوشیدن شراب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آب بندی
تصویر آب بندی
روان شدن قطعات تحت سایش در خودروها یا موتورسیکلت های نو، محل تهیۀ بستنی، ماست، پنیر، خامه و مانند آن، لبنیاتی، گرفتن یا جوش دادن درزهای وسایل یا ظروف فلزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سه بعدی
تصویر سه بعدی
طول، عرض و عمق، سه دوری، ابعاد ثلاثه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرهم بندی
تصویر سرهم بندی
کاری را سرسری انجام دادن، چیزی سست و بی دوام ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگر بندی
تصویر سنگر بندی
عمل سنگر بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرط بندی
تصویر شرط بندی
بسته کردن (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهر بندی
تصویر شهر بندی
زندانی بودن، در محاصره افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صف بندی
تصویر صف بندی
رده بندی، صف آرائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرت بندی
تصویر کرت بندی
تقسیم مزارع و باغچه ها به قسمتها تقریبا متساوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربلندی
تصویر سربلندی
سرافرازی افتخار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طرح بندی
تصویر طرح بندی
نقشه کشی، برداشتن گرده چیزی، تنظیم و ترتیب خیابانها
فرهنگ لغت هوشیار
بستن فرمها و جدول کشی در روی کاغذ که بطور افقی و عمودی کشیده شود. وسایل عمده فرم بندی خط برنج و بابوشکه و گواد راد می باشد، طرز کار فرمبندی عینا مانند حروفچینی است منتهی در فرم بندی عوض حروف از خط برنج استفاده می کنند (در فرم بندی حروف هم به کار می رود ولی بسیار کم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قسط بندی
تصویر قسط بندی
کاست بندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کار بندی
تصویر کار بندی
عمل کار بند استعمال: (مبادا که دل تو از کار بندی این کتاب باز ماند) (قابوسنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرهم بندی
تصویر سرهم بندی
کاری بسرعت و بی دقت کافی و تنها برای ادای تکلیف انجام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر بردن
تصویر سر بردن
حمل کردن سر بریده، تند رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آروبندی
تصویر آروبندی
عمل آروبند پیوستن استخوان شکسته شکسته بندی
فرهنگ لغت هوشیار
عمل پی بندمحکم کاری پی بنا با سنگ و آهک و سیمان و غیره، عمل بستن پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ته بندی
تصویر ته بندی
دوختن ته جزوه های کتاب و دفتر، و خوردن اندک کمی غذا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خره بندی
تصویر خره بندی
تعیین خره تعیین گردش یا مدار آب (آبیاری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خر بندگی
تصویر خر بندگی
شغل و عمل خر بنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خر بنده
تصویر خر بنده
نگاهبانی خر مهتر الاغ، آنکه الاغ را کرایه دهد، جمع خربندگان
فرهنگ لغت هوشیار
بستن معبر آب، شغل و عمل آب بند، ریختن آب در سماور و آب پاش و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر برنده
تصویر سر برنده
آنکه سر کسان را میبرد جلاد دژخیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر بادی
تصویر پر بادی
حالت و چگونگی پر باد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربلندی
تصویر سربلندی
افتخار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هم بندی
تصویر هم بندی
تلفیق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مرزبندی
تصویر مرزبندی
حصار
فرهنگ واژه فارسی سره
ترکه ی توت یا ساقه ی انگور و که برای بستن یک پشته ی هیزم به
فرهنگ گویش مازندرانی
کاری که سرسری انجام گرفته باشد
فرهنگ گویش مازندرانی
درگیری دو حیوان مثل سگ و شغال، زیر و رو شدن، بالش، متکا، زیر سری
فرهنگ گویش مازندرانی
نخی که برای بستن کیسه به کار رود، محل اولین انشعاب آب در
فرهنگ گویش مازندرانی